جادوی کلام

این روزها و شبها ،

من فکر می کنم

که پشت همه ی تاریکیها

شفافیّت شیری حیات نهفته است.

این راز را ،

از حفره ی ماه و روزنه های ستارگان دریافته ام ...

 

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:21 توسط جادوگر| |

هر چقدر هم که بگویی :

تنهایی خوب است؛

هم من و هم تو میدانیم که:

تنهایی خوب نیست ...

ولی چه می توان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی ، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند ...

به تنهایی و بدون تو روزگار میگذرانم ؛

ناراحت نباش ، این روزها همه کمکم می کنند باور کنم :

تنهایی خوب است ...

نوشته شده در پنج شنبه 26 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:18 توسط جادوگر| |

خود یا خدا

 

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند . یا ... رسد آدمی به جایی که بجز خودش نبیند.

گاهی بر سر دوراهی های زندگی می مانیم که کدام را انتخاب کنیم:

خود را  یا  خدا را؟

 

خدایا میدانم به من اختیار انتخاب داده ای؛

 

ولی کمک کن از خودم بگذزم تا بتوانم به تو برسم.

خدایا من در خودم مانده ام..

ماندنی که سرانجام به تباهی می رسد....


 

نوشته شده در سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب:,ساعت 12:58 توسط جادوگر| |

 



به ما گذشت نیک و بد.
اما روزگار فکری به حال خویش کن؟
این روزگار نیست!



خدایا شکرت ....
نوشته شده در سه شنبه 3 مرداد 1391برچسب:,ساعت 1:42 توسط جادوگر| |

Design By : topblogin.com